فاطمه شعبانی :چند هفته ای است که بعد از مدتها شاهد پخش
سریالی از شبکه 2 سیما هستیم که مورد استقبال خوب مردم هم واقع شده است. هسته اصلی
داستان حول محور قصه عشق داغ دختری از خانواده ای آزاد به پسری مذهبی میگردد. به ماجراهای
پیش آمده در سریال کارنداریمt هرکدام از ما در دوربرخودمان شاهد این نوع ازدواجها
را هستیمt ازدواج پسر مذهبی با دختری از خانواده ای آزاد یا برعکس و دختر بعداز
ازدواج با پسر مذهبی اولین تغییری که میکند به سرکردن چادر است! اما در دنیای
واقعی خیلی وقتها پیش میآیدکه بعداز مدتی که داغی عشق فروکش کرد وزندگی چهره
واقعی خود را نشان داد از این نقش بازی کردن خسته میشود و به قول آن مجری معروف
تلویزیون کشف چادر میکند و میگوید: میخواهم خودم باشم. اینکه ازدواجهایی از این
سبک تا چه درست و تا چه حد موفق است؟ وچه مشکلاتی پیش روی این زوج جوان است را با
دکتر«محمدرضا شرفی» استاد دانشگاه و روانشناس بررسی کرده ایم.
...............
درست و غلطی
این ازدواجها
صدای و لحن دکتر «شرفی » به همان گرمی است که در برنامههای رادیو و تلویزون دیده بودیم با همان گرمی
پذیرای ما میشود. 2 قسمت سریال پدر را آنهم به صورت مقطعی دیده است. از دکتر شرفی
میپرسیم آنچه عامه مردم میبینند عشق آتشین دختری آزاد با پسر مذهبی است که به
حمدالله به وصلت می انجامد! اتفاقا در سطح جامعه هم از این ازدواجها می بینیم،شما این
نوع ازدواجها را در چه حد تایید میکنید و اگر حامد و لیلا برای مشاوره قبل از
ازدواج نزد شما میآمدندآیا شما اجازه ازدواج به آنها میدادید؟ دکتر شرفی با
اشاره به اینکه اگر2 نفربخواهند یک ازدواج پایدار داشته باشند ابتدا باید به تناسب
خانواده ها دقت شود که خانواده ها از لحاظ تربیتی، باورهای دینی واعتقادی و سنتی تناسب
داشته باشند و زمانی که کفویت محرز بشود به همه وجوه زندگی پوشش میدهد. اولین
نتیجه تناسب مبنای جهتگیری در زندگی مشترک است. شرفی ادامه میدهد:« اما اگر
تناسب نباشد پیش رویشان مشکلاتی خواهد بود. دختر و پسری که کفویت دارند انتظاراتشان
هم به هم شبیه است این جور نیست که یکی انتظارش از خوشبختی در زندگی رفاه و تجمل باشد
و دیگری خوشبختی را ساده زیستی و دوست داشتن واقعی بداند. نوع مقابله با همسر در
خانواده مذهبی و غیر مذهبی فرق دارد. فرد معتقد به همسرش هم وفادار است و چشم از
غیر همسر میپوشد و با ایمان به خدا خویشتن داری میکند اما اگر اعتقاد و نیروی
ایمان به عنوان محافظ نباشد همینکه رخ و چهره زیباتر از همسر خود را ببیند ناخوآگاه
فکرش مشغول میشود. مشکل دیگر در زمان فرزند آوری وپرورش فرزند نمود میکند آنکه نگرش
مذهبی دارد دوست داردفرزندش پرورش دینی داشته باشد اما آن یکی برایش تنها سلامت جسمش
مهم است و کاری به دین ندارد و اختلاف نظرهای شدید در تربیت بچه پیش میآید و
آخرین مشکل میزان تاب آوری در زندگی است؛ غالبا متدین ها چون در برابر مشکلات از
خدا کمک میگیرند میزان تاب آوری شان بیشتر است اما کسی که متدین نیست تاب آوریاش
در تحمل مشکلات کم است و دچار افسردگی یا برون ریزی وخشم وپرخاش وکمکم از زندگی دلسرد می شود.»
اگر نهادینه
شود
در زندگی
واقعی مواجه هستیم با دخترانی که با این سبک ازدواج میکنند و بعد از مدتی که تب
وتاب اولیه خوابید اصطلاحا کم میآورند و دوباره به سبک زندگی قبل از ازدواجشان
برمیگردند دکتر شرفی با تایید اینکه اگر ارزشها درونی نشده باشد فرد هم تابع
شرایط تغییر میکند می گوید:« اما وقتی ارزشی مثل چادر –که
نماد بیرونی تغییر است- درونی شود آن خانم در هرکشور و هرجامعه ای که باشد این
ارزش را حفظ می کند و تا پای جان ممکن است به پایش بایستد. همه اینها بستگی به این
دارد که این تغییرات تا چه حددر وجودش نهادینه شده باشد یا تغییر ظاهری باشد.» دکتر
شرفی درپاسخ این سوال که اگر ما به عنوان پدر و مادر درشرایط این چنینی قرار
بگیریم وفرزندانمان با وجود اختلاف فرهنگی 2 خانواده اصرار برازدواج داشته باشیم بهترین
عکس العملی که می توانیم نشان بدهیم چیست؟ پاسخ می دهد:« در واقعیت خانواده
نقش تعیین کننده ای دارد. اگر به جوانمان مستقیم توصیه تربیتی و امر و نهی کنیم قطعا
آنها مقاومت خواهند کرد و روی خواسته شان پافشاری می کنند و به نوعی لج خواهند کرد
اما اگردلسوزانه پیشنهاد بدهیم و فرزند احساس شفقت را در والدین خود ببیند و عواقب
را می سنجد وپاپیش یا پس می گذارد. خود شما اگر دیدید فرزند شکننده است دوستانه
بگویید اما اگر اصرار بر ازدواج داشتند به آنها تاکید کنید که خودش باید پای
تصمیمش بایستد البته اینجور نباشد که بچه ها را به طور مطلق به حال خود بگذارید
بعد از ازدواجشان هم باید حواسمان باشد اگر مشکلی پیش آمد آنهارا راهنمایی کنید.»
سخت است اما ناممکن نیست!
اما ازدواجهای
این شکلی چقدر استحکام دارد؟ دکتر شرفی میگوید:« اگر هردختر و پسری تلاش کنند و
در راه خیر قدم بردارند وعزم جدی داشته باشند خداوند وعده داده است که کمکشان میکند.
به شرطی که در مقابل حرف وطعنه دیگران سست نشود و بداند راهی که انتخاب کرده است
به عاقبت خیری ختم می شود و حتی میتواند الگوی برای خانواده باشد.» گاهی اوقات
این دخترها با واکنش بدخانواده خودشان مواجه و به دلیل تغییرات ظاهری و رفتاری مسخره می شوند:«
بله، دقیقا این اتفاق قابل پیش بینی است و چنین مواقعی پشتیبانی پسر و خانواده پسر
از دختری که درچنین شرایطی از خانواده اش دلسردی میبیند خیلی مهم است او به دلیل
انتخابی که انجام داده مورد بی مهری قرار میگیرد و خانواده پسر باید با محبتهای
بی دریغشان این کمبود محبت را جبران کنند و خانواده اصلی به تدریج مشاهده میکنند
که این دختر در بستر دین و ایمان دارد رشد میکند خودشان با این موضوع کنار خواهند
آمد.»
..............
اغلب« مجید مشیری» را در نقش
پدر در سریالهای تلویزیون دیده ایم. در سریال پدر هم نقش پدر لیلا را بازی میکند.
با مشیری گفتگوی کوتاه پدرانه میکنیم.
پسربا جنم!
از«مشیری» میپرسیم
اگر پسری به مانند حامد به خواستگاری دختر شما بیاید راضی به ازدواجشان میشوید؟
مشیری با اندکی مکث پاسخ می دهد:« اگرخانواده ای برای پسرش به خاستگاری دختر من
بیایدکه پسر نه کار ثابت دارد، نه تحصیلاتش را تمام کرده است و نه سرمایه ای دارد و
پدرش بگوید این پسرچیزی ندارد و باید خودش کار کند وخودش زندگی اش را بسازد اگر آن
پسر جنم داشته باشد قطعا به او دختر میدهم؛ از بُنیه جوان میشود فهمید که
می تواند آینده اش را بسازد یا نه؟ خودم هم موقع ازدواج چیزی نداشتم اما پدرهمسرم
جَنَم من را دید و اعتماد کرد و دخترش را به من داد.»
کم اما شدنی
«مشیری» در پاسخ
این سوال که به نظر شما نتیجه این ازدواجها بعد از گذرزمان چی است و اغلب به کجا
می انجامد؟ می گوید:« متاسفانه تجربه نشان داده اغلب این ازدواجها نتیجه خوب
ندارد،چون خانواده هایشان و خودجوانها دنیایشان و اعتقاداتشان زمین تا آسمان با هم
متفاوت است و راه و مسیرشان با هم فرق دارد؛ اینها چیزهایی است که در آینده مشکل
ساز می شودد،امکان اینکه این زندگی ها به سرانجام برسد کم است اما شدنی است!»
عشق معجزه ای
ندارد!
مگر معجزه عشق
اتفاق بیفتد! «مشیری» در مقابل این جمله ما میگوید:« به نظرم عشق دیگر معجزه ای
ندارد!این روزها سبک زندگی ها عوض شده است،دیگر هیچی سرجایش نیست، چشم و هم چشمی
ها دیگر نمیگذارد عشق معجزه ای بکند. در تمام عمرم تنها عمو وزن عمویم رادیدم که
تا روز آخر عمر عاشق هم ماندند. امیداورم این اتفاق بیفتد، آرزو میکنم این اتفاق
خوب در زندگی همه جوانها بیفتد نه اینکه به کنارهم عادت کنیم،اینکه دلم برایت تنگ
شده یعنی عادت اما وقتی یک جای خوب، یک حال خوب، یک غذای خوب میبینیم بگوییم کاش
او اینجا بود،این عشق است.»
رفتارهای
صادقانه
این هنرپیشه سریال پدر در ادامه ضمن تبریک به «حامدعنقا»بابت پردازش خوب واشراف کامل
به داستان و کارگردانی خوب «بهرنگ توفیقی» با تاکید براینکه شاید یکی از دلایل
موفقیت سریال این است که مردم ما دوست دارند زندگی عاشقانه را لااقل در فیلم و
سریالها ببینندمیگوید:« همه ما تلاش میکنیم اتفاقهای خوب در جامعه بیفتد؛ این سریال مشت
نمونه خروار است چه اشکال دارد دختر زیبا و جوان و مرفه با یکسری اعتقادات خاص خود
و پسری که او هم اعتقادات مختص خود را دارد با هم ازدواج کنند و سعی کنند کفه
ترازوی زندگیشان را یکسان نگه دارند. هدفمان از نشاندادن این سریالها این بوده که قانع باشیم
به چیزیکه در اختیارمان است. در این زمانه که دوروبرمان پرشده از تظاهر و فریب و
همه به نوعی درگیر پول و مادیات شده اند مردم دوست دارندکسانی را حتی در فیلم ببینند که صداقت دارند؛ آنجا که حاج علی به منصور می گوید: ما خانه ای داریم دور هم
باشیم، منصور میگوید: من این توقع را از برادرم داشتم نه از غریبه. ..به همه ما
نهیب می زند چون از دستت می رسد کاری بکن!
خرج بزرگی
یکی از نکات
مثبت سریال «پدر» این است ما عادت کرده ایم در فیلمهایمان آدم فقیرها خوبند و
پولدارها آدم بدی هستند، اما در این سریال فردی است که هم پولدار است هم آدم خوب و
مومن و دست به خیر. «مجید مشیری» ادامه میدهد:« جامعه به سمتی میرود که اغلب مردم سعی
در زیرآب زنی همدیگر را دارند و همه چیز را مختص خود میخواهند. مرحوم پدرم میگفت:
بزرگی ریخت و پاش دارد، اینکه دست این و آن را بگیری وکمک کنی بزرگی است، این باید
تلنگری باشد برای طیف وسیعی از جامعه؛ گاهی میشنویم که در مورد شخصیت «حاج علی» غلو
شده است جایی منصور میگوید: حاجی شما فقط دعا میکنید؟ حاج علی میگوید: نه من
برای این زندگی زحمت کشیدم اگر پسرم هم عرضه داشته باشد می تواند برای خودش این
زندگی را بسازد.»